حكمت پيله و تقلا
روزی سوراخ کوچکی در يک پيله ظاهر شد .شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بيرون آمدن از سوراخ کوچک پيله را تماشا کرد.
ناگهان تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسيد که خسته شده و ديگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد.
آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قيچی سوراخ پيله را گشاد کرد.
پروانه به راحتی از پيله خارج شد
اما
جثه اش ضعيف و بالهايش چروکيده بودند.
آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد . او انتظار داشت
پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند اما چنين نشد .
در واقع
پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمين بخزد و هرگز نتوانست با بالهايش پرواز کند .
آن شخص مهربان نفهميد که محدوديت پيله و تقلا براي خارج شدن از سوراخ ريز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود
تا به آن وسيله مايعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پيله به او امکان پرواز دهد .
گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نياز داريم.
اگر خداوند مقرر می کرد بدون هيچ مشکلي زندگي کنيم فلج ميشديم ،
به اندازه کافی قوی نميشديم
و
هر گز نمی توانستيم پرواز کنيم ...
:: موضوعات مرتبط:
,
,
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17